دیالوگی غم انگیز و در عین حال بی نظیر از فیلم حوض نقاشی
شهاب حسینی: ببخشید که بابات شدم سهیل!......
خدا تو رو یه هویی داد خب!......
اولش که مثل بچه غورباقه بودی همه می گفتن مثل باباشه .... اما خوب شد یواش یواش مثل مریم شدی...قشنگ،
خوب شد که مرد شدی بابا... به مریم گفتم نیاد تو تا مثل دو تا مرد، مردونه حرف بزنیم...
مامان و بابا خیلی خوبن بابا..... وقتی نیستن می فهمی ، به خاک آقام!
دفتر نقاشی مامانِ جدیدتو پاره نکنی بابا... گریه نکنی سهیل بابا.... نه! گریه مال مرده ، فقط سرتو بالا بگیر و
گریه کن .
خوب کاری کردی مامان و بابای جدید پیدا کردی برای خودت، منم بودم همینکارو می کردم....
آها راستی بند کفشت زیر پات نمونه ..... خداحافظ.
9 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/09/27 - 16:47 در دیالوگ های ماندگار
پیوست عکس:
1477480_204402529746370_2069793145_n.jpg
1477480_204402529746370_2069793145_n.jpg · 520x395px, 77KB
دیدگاه
noosha

1392/11/27 - 12:13